داستان ماجراجویی را به تصویر میکشد که بعد از سفری طولانی و بدست آوردن طلا و...قصد برگشتن به خانه اش را دارد.او خوش و خرم همراه با الاغش "فرح!"(اینجاش جالبه الاغه اسم داره ولی...!!) به سمت خانه میرفت که ناگهان طوفانی به پا میشود و او الاغش را در این گیر و دار گم میکند. به دنبال الاغش و فرح فرح گویان به سمتی میرود ناگهان زیر پایش خالی شده و به پایینی می افتد، در همین حین که دارد در اطراف این مکان به دنبال الاغش میگردد ناگهان از سخره بالا سر او یک خانم خوشگل! در بقلش می افتد!(Hi)دختر جلوی دهان ماجراجوی پرچونه را میگیرد تا نگهبانانی که دنبال دختر بودند متوجه حضور او نشوند بعد از آن دختر به سرعت از او جدا(!!) شده و فرار میکند و این ماجراجوی ما هم به خاطر تنها یک فوضولی یعنی اینکه بداند نام دختر چیست مانند کنه دنبال طرف راهی میشود. بعد از کمی تعقیب او متوجه میشود که چند نفر قصد حمله کردن و گرفتن دختر را دارند، ماجراجوی ما هم به سمت آنها حمله کرده و دخترک! را نجات میدهد، دختر از ماجراجو میخواهد تا از او دور شود ولی باز این فضول قصه ما دنبال دختر میرود و در قسمتی از بازی که در حال عبور از یک پل بودند، سربازان با پرتاب چند سنگ پل را خراب میکنند و ماجراجو در حالی که داشت به ته دره میرفت و میمرد ناگهان دختر با نیروی جادویی! او را نجات میدهد.کمی جلوتر پرنس(از این به بعد همون پرنس بهش میگیم) متوجه میشود که دختر یک پرنسس است!(بهتر بود اسم بازی رو میزاشتن princes of Persia ) او میخواهد تا پرنس به همراه او به سمت مقبره زیر درخت بیاید، پرنس بدون اینکه بداند برای چه منظور باید آنجا بروند، همراه الیکا راهی میشود. در مقبره پرنس متوجه میشود که "اهریمن" خدای پلیدیها و... در این مقبره و زیر درختی مخصوص توسط خدای خوبیها یعنی اهورا زندانی شده است! ولی پدر الیکا(از این به بعد بهش الیکا میگوییم.)به یک دلیل خاص میخواهد این درخت را نابود کند! و همین کار را هم میکند و اهریمن آزاد میشود و 4 منطقه از سرزمین پارس را در بر میگیرد و حال الیکا و پرنس قصه ما باید تمام این مناطق را پاک سازی کنند و اهریمن را شکست دهند.(این داستان سطحی بازی است و زیر پوست این داستان ظاهری چیز دیگری در جریان است به همین منظور من از گفتن این داستان خودداری نکردم چون برخلاف تصورات خیلی از شما این داستان اصلی بازی نیست!(گیر ندیدا!))
چند نکته منفی دیگر در مورد داستان: من بشخصه از داستان سری pop دو پایان میخواستم ولی بازی هیچ پایانی دومی برای شما به ارمغان ندارد بلکه هدیه پایان رساندن بازی یک skin جدید است که من به شخصه خیلی ناراحت هستم که چرا اینکار را سازندگان انجام دادند! skin های جدید زیبا هستند ولی نه در حد داشتن پایان دیگری برای بازی!
یک نکته دیگر این است که اگر شما میخواهید اطلاعات بیشتری از داستان و بازی پیدا کنید باید با الیکا حرف بزنید، در اصل شما در طول بازی بیشترین دیالوگها و حتی میتوان گفت تمام(بیش از 98%) دیالوگها روی دوش پرنس و الیکا بنا شده است و این صحبت های رد به دل شده بین پرنس و الیکا میتواند بخشی از مسائل موجود در بازی را برای شما روشن و شفاف تر بکند ولی صحبت کردن یا نکردن تماما دست شماست و دیگر این نیست که شما مجبور باشید به یک سری دیالوگ طولانی گوش دهید تا داستان را بفهمید(AC) در این بازی سازندگان یک کار عالی کردند که خود شما اگر نیازی دیدید یا سوالی در ذهنتان بود! یا خواستید اطلاعات بیشتری از داستان بازی بدانید با الیکا صحبت کنید تا اطلاعاتتان بالا تر برود.